بازدید امروز : 10
بازدید دیروز : 14
کل بازدید : 124083
کل یادداشتها ها : 214
یکی از مطالب و موضوعات جالبی که در اینترنت در مورد رهبران جستجو می شود نحوه زندگی ،خانواده ، فرزندان وشیوه زندگی آنان است و از طریق خانواده هایشان نسبت به آن رهبر دیدگاه یا به تحلیلی می رسند .در سالیان گذشته یکی از پرجستجو ترین مطالب که به این وبلاگ ارجاع شده است نیاز به دانستن در مورد فرزندان رهبر عزیز انقلاب بوده است و زندگی ساده و مردمی آنها باعث می شود کسی باورنکند که این سادات و آقا زاده های بزرگوار فرزند رهبر عزیز ایران باشند که به خاطر عزتشون هیچ میل و انگیزه ای برای وارد شدن به مادیات و امور سیاسی ندارند و واقعا پدر معظمشون هم آنها را نهی کرده اند از وارد شدن به سیاست و حتی به مسوولین قضایی هم دستور داده اند که فرزندانش مصونیت قضایی ندارند.
زندگی ساده و بی آلایش و زلال رهبر معظم انقلاب را همه سیاستمداران دیده اند و هیچ سیاستمداری در ایران پیدا نمی شود بتواند ادعای خلاف آن را مطرح کند،البته این رود از سرچشمه پاک است و زندگی والد رهبر معظم انقلاب نیز ساده و مختصر بوده است در ذیل برخی از داستانهای کوتاه در مورد زندگی رهبری و فرزندانشون آمده است که شما را دعوت به مطالعه آنان می کنم.
مختصری اززندگی رهبر انقلاب و تعداد فرزندان و شغل آنها
آیت الله العظمی سید علی خامنه ای "مدظله العالی"، در 28 صفر در سال 1318 هجری شمسی در مشهد، و در منزل یکی از علمای زاهد و به نام مشهد، یعنی آیت ا ...سیدجواد خامنه ای، دیده به جهان گشودند.
پدربزرگ ایشان آقا سید حسین خامنه ای، از علمای آذربایجانی، و اصالتاً اهل یکی از قصبات توابع تبریز به نام خامنه بود. و قبل از اقامت در نجف، در محله خیابان تبریر سکونت داشت. شهید شیخ محمد خیابانی،از روحانیون مبارز دوران مشروطیت، شوهر عمه مقام معظم رهبری است.
مادر ایشان دختر مرحوم حجة الاسلام و المسلمین سید هاشم نجف آبادی بود، و سعی وافری در تربیت فرزندان خود داشت.
به هر حال دوران کودکی را در یک خانه کوچک 70 متری در محلة فقیر نشین مشهد، که فقط یک اتاق و یک زیرزمین داشت، به سر میبردند.
پس از آموزش قرآن در سن چهار سالگی در مکتب خانه، در سن هفت سالگی راهی دبستان شدند. و تحصیلات خود را بعد از دبستان، در دوره های شبانه تا اخذ دیپلم ادامه داده، بطور همزمان دروس طلبگی را نیز از سن 13 سالگی در مدرسه نواب ادامه دادند. و در کنار اینها به ورزش نیز می پرداختند. پس از اتمام درسهای سطوح اولیه و عالیه حوزه، دوسال از درس خارج مرحوم آیت ا...میلانی بهره بردند و سپس حدود دو سال در نجف، از آیات عظام حکیم، خوئی و شاهرودی استفاده نمودند. آنگاه به قم عزیمت کرده، از دروس خارج فقه و اصول حضرت امام ( ، آیت ا...بروجردی، و برخی علمای دیگر کسب فیض نمودند.(1)
مبارزات ایشان همزمان با قیام حضرت امام( در سال 42 شروع شد. و در تمام مراحل و تا آخر در کنار امام( ، و در ردیف یاوران اصلی و اولیه باقی ماندند. در طول این مدت چندین مرتبه دستگیر و زندانی شده، مورد اذیت و آزار مأموران رژیم سفّاک پهلوی قرار گرفتند.
دو فرزند پسر ایشان ازدواج نموده اند، و طلبه هستند. و یکی از دخترانشان عروس آقای محمدی گلپایگانی، رئیس دفترشان میباشد. پدرخانم یکی از پسرانشان آقای دکتر غلامعلی حدّاد عادل، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، و پدرخانم پسر دیگرشان آقای لولاچیان، از همکاران فعال در ستاد اقامه نماز می باشند. دو فرزند دیگر ایشان نیز محصل می باشند.1
ناشناس در میان مردم
امروز با یکی از محافظان آقا دیداری کوتاه داشتم ، از زندگی ساده ، صمیمی و مردمی آقا و روح لطیفش میگفتت و گفت ؛آیت الله خامنه ای محافظ ما بوده است...
وی که اکنون شغل معلمی را اختیار کرده است از داستان ناشناس به جبهه رفتن فرزند آیت الله خامنه ای خاطره ای را ذکر کرد و گفت که او آنقدر گمنام بود که کسی اور ا نمی شناخت و یکی از خاطرات وی را بیان کرد :«مدتی بود که از پسر آقا خبری نداشتیم(زمان ریاستجمهوری) و هراسان به دنبال او میگشتیم دیگر شک داشتیم که خوشبین باشیم و فرضیههای ربودن وی پیش آمد و...تا اینکه یکروز از بیمارستان فیاضبخش به دفتر رئیسجمهوری تماس گرفتند و گفتند آقا یک پسر جوانی اینجا هستند که از جبهه آمدهاند و موجی است و ما هر چه از او میپرسیم که فرزند چه کسی هستی جواب میدهد من پسر سیدعلی خامنهای هستم این سه روز است دائم این جواب را به ما میدهد. و ما هم رفتیم و پسر گمشده رئیسجمهور که کسی آن را نمیشناخت و به باور کسی هم نمیرسید که او فرزند شخص دوم مملکت باشد را به خانه برگرداندیم.
دستور رهبری به مسئولین قضایی ؛اگر پسر رهبری هم تخلف کرد با او برخورد کنید
یکی از مسئولان نظامی دستور تصرف مکانی را صادر کرده بود. گرچه حق با او بود، اما شیوه اقدام قانونی نبود. سازمان قضایی نیروهای مسلح گزارش حادثه را تنظیم و خدمت مقام معظم رهبری ارسال کرد. ایشان در زیر آن گزارش، مرقوم فرمودند: با متخلف برخورد کنید ولو پسر من باشد. (2)
مقام معظم رهبری هنگام بر دوش گرفتن زعامت و رهبری مسلمانان جهان وظیفه خود را اینگونه بیان میکنند:من همین الان خودم را یک طلبه معمولی و بدون برجستگی و امتیازی خاص میدانم؛ نه فقط برای این شغل باعظمت و مسؤولیت بزرگ، بلکه - همانطور که صادقانه گفتم - برای مسؤولیتهای به مراتب کوچکتر از آن، مثل ریاست جمهوری و کارهای دیگری که در طول این ده سال داشتم. اما حالا که این بار را روی دوش من گذاشتند، با قوّت خواهم گرفت(3)
فرزند رهبری نباید این غذا را بخورد
آیتالله جوادی آملی هم یک خاطره زیبایی از حساسیت رهبری نسبت به بیت المال دارند و می فرمایند:یک روز مهمان مقام معظم رهبری بودم. فرزند ایشان آقا مصطفی نیز نشسته بود که سفره گسترده شد، آیتالله خامنهای به وی نگاهی کرد و فرمود: شما به منزل بروید. من خدمت ایشان عرض کردم: اجازه بفرمایید آقازاده هم باشند، من از وی درخواست کردهام که با هم باشیم. آقا فرمودند: این غذا از بیتالمال است، شما هم مهمان بیت المال هستید. برای بچهها جایز نیست که بر سر این سفره بنشینند. ایشان به منزل بروند و از غذای خانه میل کنند. من در آن لحظه فهمیدم که خداوند چرا این همه عزت به حضرت آقا عطا فرموده است.(4)
مسئولیت های مهم فرزندان رهبری
آقا دوست ندارند که بستگانشان و مخصوصاً آقازادههاشان در کارهای اقتصادی باشند، قطعاً این را آقا نمیپسندند. خود اینها هم هیچ رغبتی و هیچ اقبالی ندارند. حالا به هر صورت این جور تربیت شدهاند که هیچ اقبالی به این چیزها ندارند. لذا میبینید حتی ضدانقلابترین مجموعهها و گروهها، داخل و خارج، برای هر کس حرفی بزنند البته من آن حرفها را تأیید نمیکنم، خیلی از آنها هم شایعات و حرفهای دروغ است، من نمیخواهم آنها را تصدیق کنم ولی در مورد حضرت آقا و آقازادهها من نشنیدهام چیزی گفته شود. هیچ کس هم شاید نشنیده باشد. چون میدانند اگر این را بگویند، کسی باور نمیکند و آن حرفهای دیگرشان را هم کسی باور نمیکند. یعنی این قدر زندگی آقا و زندگی خانواده و فرزندان آقا سادگیشان، بیرغبتیشان و بیتوجهیشان به مسائل دنیایی تقریباً محرز است که هیچ وقت حتی آن ضدانقلابها، متعرض این معنا نشدهاند.
فرزندانشان بیشتر همین مسائل درس و بحث برایشان مطرح است و نگرانیهایی که نسبت به مردم و نسبت به زندگی طلاب و نسبت به قضایای دیگر دارند، همان دغدغههایی است که خود آقا دارند. این که آنها برای خودشان دنبال آیندهای باشند زندگی، مال، منال، پول، پسانداز اصلاً وجود ندارد. اگر بود، من مطلع میشدم. چون خیلی با اینها مأنوسم. من چنین چیزی واقعاً در اینها ندیدهام.
آقازادهها در دفتر مسئولیتی ندارند. فقط در نشر آثار همکاری دارند والاّ هیچ کدام از آقازادهها مسئولیتی ندارند. جایی هم مشغول نیستند. ممحّض در درس و کار طلبگی هستند. درس میخوانند و انصافاً هم درسشان خیلی خوب است. خیلی خوب پیشرفت کردهاند. خود آقا مصطفی که الان سطوح عالیه را در قم تدریس میکنند. ایشان مکاسب و کفایه در قم تدریس میکنند.(5)
وقتی فرزند رهبری داماد می شود
آقا مصطفی آقازاده بزرگ آقا همان سال اول ازدواجشان که طلبه قم بودند الان هم قم هستند خانهای اجاره کرده بودند و مستأجر بودند - الان هم مستأجرند - ما را یک روز برای ناهار دعوت کردند. ما رفتیم منزل ایشان. یک سال از ازدواج ایشان نگذشته بود، ماههای اول ازدواج ایشان بود. ما هم یک گلدان معمولی خریدیم و رفتیم که دست خالی نرویم. من واقعاً تعجب کردم که آیا این خانه، خانه یک تازهداماد است؟! حالا نه خانه فرزند رهبر انقلاب و مقام اول کشور، حتّی خانه یک تازهداماد هم این نیست. یعنی یک خانه تازهداماد، بالاخره یک زرق و برقی دارد؛ تا مدتها این زرق و برق خانه تازهداماد و خانه تازه عروس، هست. من توی خانه اینها، واقعاً همان زرق و برق معمولی یک تازهداماد و یک تازه عروس را ندیدم. بسیار زندگی معمولی، دوتا فرش ماشینی، آن هم نه سه در چهار چون من دقت داشتم به این چیزها. دور و بر خودم را نگاه میکردم. حواسم بود و تا آنجا که میتوانستم، رصد میکردم اوضاع و احوال خانه را. دو تا فرش شش متری انداخته بودند، دور خانه هم موکت بود و دو سه تا پشتی ابری معمولی، نه مبلمانی، نه زرق و برقی! زندگی ساده و خوبی در آقازادههای ایشان سراغ داریم.(5)
-------
منابع و مآخذ:
1- کتاب خاطرات و حکایتهای ویژه از زندگی نامه مقام معظم رهبری، مؤسسه فرهنگی قدر ولایت
2-حجت الاسلام نیازی، رئیس (وقت) سازمان بازرسی کل کشور.
3-سخنرانی در مراسم بیعت ائمه جمعه سراسر کشور به اتفاق رئیس مجلس خبرگان، 12/04/68
4- حجت الاسلام ابوترابی
5- ویژه نامه «تداوم آفتاب» روزنامه جام جم مردادماه87 /:"احمد مروی" معاون ارتباطات حوزه ای دفتر مقام معظم رهبری