سفارش تبلیغ
صبا ویژن
انتخابات مجلس در کوهدشت
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
نوشته شده در تاریخ 90/2/19 ساعت 5:16 ع توسط محمدکاظم یاری


بنام خدا

 

فاصله ای که فاصله ها از بین برد

پخش سریال فاصله ها ساخته ی حسین سهیلی زاده که در طول یک سال چند فیلم می سازد و باعث

می شود تهیه کنندگان این فیلم ها پول هنگفتی به جیب بزنند از شبکه ی سراسری برای قوم لر ایجاد

کننده ی یک رنسانس بود.(ادامه مطلب)

 



  



نوشته شده در تاریخ 90/2/19 ساعت 5:16 ع توسط محمدکاظم یاری


                                                                     بنام خدا

من میلاد شیراوند متولد کوهدشت لرستان  

 

 هستم و وبلاگ من در مورد شهر کوهدشت می باشد .برای تماس

 

با من می توانید با شماره 09187402749 تماس بگیرید.

 



  



نوشته شده در تاریخ 90/2/19 ساعت 5:16 ع توسط محمدکاظم یاری


به نام خدا

با عرض سلام به اطلاع عزیزان خواننده می رساند که از این پس رویکرد این وبلاگ

کاملا فرهنگی و در راستای اشاعه فرهنگ بومی لرستان می باشد .



  



نوشته شده در تاریخ 90/2/19 ساعت 5:16 ع توسط محمدکاظم یاری


بنام خدا

سلام

از این که وقت خودتونو به من دادید تشکر می کنم.

موضوعی که مطرح می کنم الآن به یک چالش ملی تیدیل شده است لذا ما هم به وسع

خودمون هم اون رو تقبیح می کنیم و هم در راستای حذف آن در اجتماع می کوشیم.

میل من برای نوشتن این مطلب بیشتر به این خاطر بود که هیچ اقدامی برای جلو

گیری از رشد این پدیده نه چندان تازه از سوی  دست اندرکاران  از نیروی 

 انتظامی گرفته تا رسانه ها صورت نگرفته .البته قصد مغلطه ندارم و قبول می کنم که

کارهایی انجام شده ولی این کارها نه مثمر ثمر بوده و نه کافی.شاید بپرسید که این

مطلب یک معضل اجتماعی است و وبلاگ من که ادعای نشر مطالب فرهنگی داره چرا

به این موضوع پرداخته؟

من می خوام که از غفلتی که در بخش فرهنگی شده و ضربه های مهلکی که به مسائل

فرهنگی وارد شده بنویسم.اگر به جای این مراکز عرضه ی قلیان که به صدها مکان هم در

کوهدشت می رسند چند مرکز فرهنگی ورزشی کوچک می ساختند  البته نه هم چون

مکان هایی مانند کانون ها که جز به پول به هیچ چیز فکر نمی کنند،تعداد معتادین کم تر

نمی شد؟ .جوانی که ده ها هزار تومان را برای ثبت نام در کلاس های کانون ها (بنگاه

های تجاری دولتی) ندارد ، سرخورده و ناراحت می شود و قطعا به جایی هم چون

مراکز عرضه ی  قلیان که هزار تومان هزینه ی مصرف آن است ترغیب می شود که

باعث بوجود آمدن چند مشکل می شود از جمله:

·       عدم شکوفایی احتمالی یک نخبه و یا یک استعداد در سطوح مختلف از جمله فرهنگی

 

·       افزایش جمعیت معتادین که خود مخرب فرهنگ یک جامعه است

 

·       از دست رفتن بخش هنگفتی از سرمایه جامعه

 

·       کاهش نیروی کار

 

·       ایجاد خلاُ فرهنگی و علمی

 

·       افزایش بزه و جرم و ...

 

اگر دست روی دست گذاشته شود قطعا زمانی فرا می رسد که باید برای گسترش

مسائل فرهنگی به قلیانی ها برویم .

حال باید اقداماتی مداوم و مؤثر انجام شود از جمله :

 

ü    برخورد قاطع با مراکز فروش قلیان

 

ü    ایجاد نهاد های فرهنگی-هنری ورزشی رایگان

 

ü    تبلیغات مدرن و جذاب

 

ü    و از همه مهم تر همت مسئولین و مردم

امیدوارم که جوانان ما از دام این غول بی   شاخ و دم هر چه زودتر رها شوند و

جامعه ای سالم داشته باشیم.

 

خدانگهدار

 



  



نوشته شده در تاریخ 90/2/19 ساعت 5:16 ع توسط محمدکاظم یاری


بنام خدا

چندی پیش موضوعی در بین رسانه های کشوری و استانی مطرح شد که باز هم طبق معمول مدتی صاحب نظران و مردم استان ما را سرگرم کرد.علت این که بنده این قدر دیر این مطلب را نوشتم این بود که نمی خواستم مانند بسیاری از دوستان نسنجیده و از روی عصبانیت چیزی بنویسم که مایه ی خنده و استهزا شود.

(برای مشاهده متن کامل روی ادامه مطلب کلیک

 کنید)



  



نوشته شده در تاریخ 90/2/19 ساعت 5:16 ع توسط محمدکاظم یاری


بنام خدا

باسلام.

این بار هم می خواهم از فراموش شدنی ها بگویم.یعنی از دایا و دایاها.دایایی که یک روزی نماد

عفت و پاکی این مردم واین سرزمین بوده است.بله همان دایایی که روزی دامان انها این قدر مقدس بوده که اگر قاتلی به دامان وی پناه برده به حرمت ان دایا او را عفو کرده اند.همان دایایی

که خیلی از مورخان نقل کرده اند که در ماجرای کشف حجاب حکومت در برابر انها ناتوان بوده و

هم چنین نقل است که ان دایاها برای در امان بودن از مامورین حکومتی ماه ها در زیر کاه و

یونجه در طویله خود را پنهان کردند  تا مبادا اسلام خدشه دار شود.همان دایاهایی که دوشادوش

مردانشان چوپانی کردند و ار هیچ گرگی نترسیدند.همان دایاهایی که عزت و سربلندی طایفه را با

پاکدامنی خود تضمین کردهاند.اری همان دایاهایی که اکنون انها را عجوزهو.... صدا میکنیم.همان

دایا هایی که الان کمتر پزشکی انها را معاینه میکند و در صورت ویزیت سر انها داد میزند یا به

انها میخندند و انها را بی فرهنگ و امی   می خوانند .حیف که کمترکسی درد مرا می فهمد.حیف

که کمتر کسی دایا را می شناسد.اما ز که نالیم که از ماست که بر ماست.در برنامه های مضحک

گروهی که خود را هنرمند می دانند و به خیال خودشان طنز پردازند (منظورم برنامه های گروه

شوگاریا همان ممه جان است که متآسفانه ازصدا و سیمای استان نیز پخش می شود) دایا را

فردی نادان و جاهل می گویند که در پی ازدواج زوری است اما باید بگوییم بنا بر انچه که

نقل است درگذشته هیچ مردی جرات نداشته که از حریم خانه ی دایای بیوه عبور کند.حال که دایا

هم به زودی از یاد میرود خواهیم  دید که ایا عفاف جامعه حفظ می شود.ایا از زمانیکه فرهنگ

دایایی(یا بهتر است بگویم دایاییسم) رو به افول است فساد مشاهده نشده؟ان شاءاله که جوابی

قانع کننده داشته باشید.راستی در فرهنگ لغت دهخدا دایا یعنی طلا.



  



نوشته شده در تاریخ 90/2/19 ساعت 5:16 ع توسط محمدکاظم یاری


خوین بَس

بنام خدا

باز هم سلام و بازهم تشکر از لطفتون

خوین بَس (خون بس یا صلح) میراثی بیاد ماندنی و یکی از اداب پسندیده و خداپسندانه است که در مناطق زاگرس 

و بویژه لرستان وجود داشته و در سال های اخیر همزمان با افزایش قتل و کشتار این سنت نیکو کم کم از بین رفته

بطوری در طول 5 سال گذشته فقط 2 مورد در کوهدشت و کرمانشاه به چشم خورده است.ابتدا دوست دارم مراحل

انجام خوین بَس را توضیح دهم.در ضمن باید بگویم که این مراسم برای گرفتن رضایت از خانواده مقتول صورت

گرفته و هیچ موردی یافت و یا نقل نشده که این مراسم بی سرانجام بوده و یا  منجر به رضایت خانواده شاکی نشده

است.خوین بَس  ابتدا بامراجعت اقوام قاتل به ریش سفیدان قوم و طایفه و افراد سرشناس منطقه شکل می گرفته

سپس یکی از آن افراد پیش از همه و بطوری که شانه وی به شانه قاتل با یک دستمال یا پارچه سفید بسته شده با

یک سینی که روی آن یک چاقو و یک قرآن قرار دارد به سمت خانواده مقتول می روندوسپس ریش سفید به

خانواده مقتول می گوید که یا با چاقو قاتل را قصاص کنید و یا به حرمت قرآن وی را عفو کنید.آن گاه بزرگ

خانواده قرآن را بر می دارد و می گوید که رضایت می دهم و همه چیز ختم به خیر می شود.

حالابریم سر اصل مطلب :دلیل نوشتن این مطلب اولا این بود که این وبلاگ مسائل فرهنگی از یاد رفته و در حال از

بین رفتن   لرستان قدیم رامنتشر می کند و دوم درجهت رواج این امر پسندیده.

متاسفانه  در طول سال های اخیر هیچ اقدامی در این بابت حتی به صورت تبلیغی نیز انجام نشده است البته اگر انجام

شود جای تعجب دارد!!!

به یاد دارم که در فیلمی به همین نام یعنی خوین بَس این مسئله مطرح شد اما به گونه ای قلب شده.آنها برای جذاب

کردن فیلم خود نشان دادند که پدر مقتول چاقو را بر می دارد و در حین وارد کردن ضربه ،ریش سفید به دست و

پای او می افتد و او نیز رضایت می دهد.دراین جا دو مسئله مورد تامل قرار می گیرد :یک این که مراسم بطور نابجا و

غلط نشان داده شد ودوم اینکه حرمت قرآن خدا شکسته شد .باید بگویم که این رضایت در طول تاریخ نه تنها به

خاطر ریش سفیدان بلکه فقط و فقط به خاطر و حرمت قران بوده وبس.از همه بدتر این که این فیلم از شبکه ی

سراسری نیز پخش شد.پس از مسئولین تقاضا داریم که هیچ کاری نکنند.درپایان براین مسئله تاکید می کنم که

اکنون که در دورانی هستیم که متاسفانه قتل و کشتار زیاد شده پس همه با هم برای زنده کردن این مهم تلاش

کنیم تا دوباره فرهنگ لرستان جلوه و نمود خود را پیدا کنند.

لطفا در باره این مطلب نظر بدهید.

خدا نگهدار



  



نوشته شده در تاریخ 90/2/19 ساعت 5:16 ع توسط محمدکاظم یاری


بنام خدا

سلام

این مطلب رو به این خاطر  نوشتم تا شاید خیلی از کسانی که با افتخار خود را هنر مند می نامند و حامیان انها به

خود بیایند و از طرح مسائلی که نا خواسته و از روی غفلت و نا آگاهی باعث خدشه دار شدن عزت و فرهنگمان      می شود دست بکشند.

البته منظورم از تمامی هنرمندان استان نیست بلکه فقط در این مطلب کسانی که در گروه شوگار خود را هنرمند

می نامند را مورد نقد قرار می دهم.

این افراد که متاسفانه در صدا و سیما نیز نفوذ کرده اند به طوری که هم خبر نگارند،هم مجری ،و هم گوینده و

کارگردان و تهیه کننده و بازیگر و... باتشکیل گروه تئاتری به نام شوگار دل من و خیلی از کسانی که به فکر لرستان هستند را به درد اوردند.

یکی از آنها در برنامه ای که توسط خودشان تهیه شده، با افتخار می گوید :ما هنرمند ها!!!

از ایشان سؤال دارم که چه هنری ؟ آیا دلقک بازی هنر است ؟

لطفا اشتباه نکنید،آنها طنز پرداز نیستند یا لااقل معنی طنزپردازی  را نفهمیده اند.طنز یعنی بیان ناهنجاری های

جامعه به زبان خنده .البته آنها فقط خنداندن را مدِّ نظر قرار می دهند ولی آیا نمی دانند خنداندن به هر قیمتی هنر

نیست.به کار بردن الفاظ زشت و فحاشی کردن که نشد هنر!

آیا نمی دانند که هنر هر ملت بیانگر شخصیت و فرهنگ آن است ؟

آیا فحاشی آمیخته به فرهنگ لرستان است؟ یا اگر هم باشد بایداین گونه آن را افشا کنیم؟

چرا کسی با این ها برخورد نمی کند ؟چرا کسی اعتراض نمی کند ؟چرا عده ای شیفته و طرفدار پرو پا قرص این ها شده اند؟

درد ما بیشتر می شود زمانی که این دلقک های یاوه گو در دیگر استان ها برنامه اجرا می کنند.

آن ها به همین هم راضی نشدند و در برنامه ی   بی محتوا و مضحک یخدان پاپا قدیمی هایمان را مورد تمسخر قرار

دادند.دادمان را به کجا ببریم؟ آیا نمی دانند که عدم استقبال از شبکه ی استان فقط به خاطر این آقایان است؟        

به خدا خجالت دارد.تیشه زدن به فرهنگ خودمان خجالت دارد.کی می خواهند دست بکشند؟ما حق نداریم؟

امیدوارم که خدا به دادمان برسد و جواب این نا هنرمندان را بدهد.

لطفا در بخش نظرات این مطلب اعتراض خود را نسبت این افراد اعلام کنید.   

خدا نگهدار

 



  



نوشته شده در تاریخ 90/2/19 ساعت 5:16 ع توسط محمدکاظم یاری


نمایندگان ادوار شهرستان کوهدشت و سوابق آنان

 

                         ( قسمت اول )                   

 

حجت الاسلام والمسلمین محمد رضا عباسی فر  

 

جناب حجت الاسلام و المسلمین عباسی فر اولین نماینده شهرستان کوهدشت پس از انقلاب بوده است .از دلایل رای

اوردن ایشان انفلابی بودن و خوش نام بودن خانواده ایشان در بین مردم است .ایشان که از عناصر انقلابی و چهره ای

شناخته در کشور ومیان انقلابیون بود توانست چهره ی خوبی از خود در بین مردم بجای بگذارد.

هر چند  در دوره ی نمایندگی حجت الاسلام عباسیفر کار های عمرانی زیادی صورت نگفت اما کمک رسانی به مناطق

روستایی یکی از شاخصه های دوه نمایندگی ایشان است.

پس ازاتمام دوره نمایندگی حجت الاسلام عباسی فر ایشان راه سیاست کلان کشوری را در پیش گرفتند.

از مهمترین سوابق ایشان 2 دوره نمایندگی مجلس خبرگان رهبری استان های بوشهر و خوزستان می باشد.  

ایشان هم چنین به مدت 10 سال سمت سخنگویی قوه قضاییه را بر عهده داشتند.

اقای عباسی فر که در مجادلات سیاسی گرایش اصولگرایی(جناه راست) داشتند اما در دوره نهم

ریاست جمهوری  از مهدی کروبی (اصلاح طلب ) حمایت کردند که منجر به انتقادات زیاد  اصولگرایان نسبت به 

ایشان گردید.

سپس ایشان بعد از انتخابات در  حزب اعتماد ملی که توسط مهدی کروبی تاسیس شده بود مشغول فعالیت شد.

حجت الاسلام عباسی در انتخابات مجلس خبرگان دور چهارم در لرستان  کاندیدا شد که ازسوی شورای نگهبان به دلایل:

1-ارتباط با خوانین منطقه

2-انتشار عکس خانم بد حجابی در حال توزیع عکس ایشان1

مورد تایید صلاحیت قرار نگرفت .

حجت الاسلام عباسی ضمن رد این ادعا ها از این اقدام شورای نگهبان انتقاد کرد.

هم چنین ایشان در انتخابات دوره هشتم مجلس شورای اسلامی در تهران کاندیدا شدن که باز هم رد صلاحیت گردیدند.

حجت الاسلام عباسی فر در حاشیه انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری باز هم از آقای کروبی حمایت کردند و آقای

کروبی قول دادند که ایشان را به عنوان معاونت پارلمانی خود برگزیند.

1-به نقل از خود ایشان

                                          پایان قسمت اول



  



نوشته شده در تاریخ 90/2/19 ساعت 5:16 ع توسط محمدکاظم یاری


نمایندگان ادوار شهرستان کوهدشت و سوابق آنان

 

                         ( قسمت چهارم)                 

 

                 آقای اسماعیل   دوستی                

بنام خدا

با عرض تشکر خدمت یکایک خوانندگان محترم

جناب اقای حاج اسماعیل دوستی چهارمین نماینده مردم کوهدشت منتسب به طیف اصلاحات

کوهدشت می باشد.از جمله سوابق  ایشان که از چهره های محبوب مردمی لا اقل در ان زمان نام

برده می شود می توان به :استاندار استان کهگیلویه و بویر احمد ،شهردار تهران و مشاور وزیر

کشور اشاره کرد.ایشان هم اکنون عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی  می باشند که در انتخابت

پر حاشیه 22 خرداد 88 از حجت الاسلام کروبی حمایت کردند .اسماعیل دوستی از محبوبیت خاصی در استان کهگیلویه و بویر احمد برخوردار است و گفتنی است که در این استان یک پارک به نام وی ثبت شده.او در انتخابات دور هشتم مجلس توانست اصلاح طلبان را به اتحاد برساند البته این اتحاد فرجامی نداشت(ادامه دارد...)



  




  پیام رسان 
+ مهم نیست قفل ها کجایند، مهم این است که کلید ها دست خداست.




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ